سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تکنولوژی آموزشی
 
قالب وبلاگ

سیدتقی کمالی - اخلاق در روابط عمومی به دنبال " تامین منافع سازمان و کسب رضایت مخاطبان " است که با "توسعه شبکه ارتباطات انسانی"  برای برقرار کردن فضای تعاملی مهیا می شود.
همواره انسان در تعامل با دیگران به سر می برد. موفقیت انسان، جامعه و سازمان در گرو الگوهای جدید ارتباطی است که به کار می گیرد، الگوهایی که بنابر خصلت ذاتی انسان که او را اجتماعی بار آورده پدیدار می شود. ارتباطات صحیح و روابط سنجیده و مبتنی بر آداب و اصول انسانی متضمن ارتقای جایگاه انسان ها و گروه های اجتماعی است.
قرن هاست که متون کهن بر ضرورت دوری از صفات پلید و غیر اخلاقی و روی آوردن به سمت خیر و صلاح اشاره دارند. امروزه اهتمام داشتن به رعایت اصول اخلاقی کمرنگ که نشده است بلکه بر ضرورت تبعیت کردن از آداب و موازین اخلاقی در ارتباطات و مراودات اجتماعی تاکید می شود و هر حرفه و پیشه ای برای خود معیارها و ضوابط اخلاقی را لازم الاجرا می داند که در اصل رعایت حقوق ذینفعان مشترکند این مقاله می کوشد رعایت اصول اخلاقی مبتنی بر ارزش های انسانی و سازمانی را در خصوص حرفه روابط عمومی از جنبه  ایفای نقش تعاملی آن در سازمان مورد بررسی قرار دهد.
روابط عمومی

روابط عمومی حرفه ای است مبتنی بر دانش و دارای هویت حقوقی و جمعی و در تعامل با مخاطبان و ذینفعان سازمان که به سهم خود بر یکسری قوانین و آداب حرفه ای بنا شده است.
 روابط عمومی بازوی توانمند مدیریت در سازمان است و اصالتا یکی از وظایف مدیران، روابط عمومی است. مدیرانی که به منظور محقق کردن فرآیندها، هدایت تشکیلات سازمانی را برای رسیدن به هدف مطلوب دنبال می کنند.
 یک سازمان فرآیند محور که منتظر حصول نتیجه است و متشکل از عده زیادی افراد مرتبط، نیازمند بازخورد سنجی و بهره گیری از یکسری مکانیزم های مناسب است. تفکر عقلایی و منطقی در سازمان در جست و جوی این مهم نیازمند بهره مندی از مدیریت  روابط عمومی کارا و خلاق است تا حصول نتیجه را در تعامل با کارفرما، صاحبان سرمایه و مشتریان و کارکنان  و در یک کلام افکار عمومی برقرار سازد.
 
اخلاق حرفه ای
هر سازمانی برای پویایی و بقای خود نیازمند تدوین و به کارگیری استانداردهای اخلاق حرفه ای است که بر اساس آن مدیران، کارکنان و سایر عوامل انسانی با پایبندی بدان، ارزش های مشترک حرفه ای را پدید می آورند تا ذینفعان سازمان از آن بهره مند شوند.
اخلاق حرفه ای شاخه ای از دانش اخلاق است که با مطالعه روابط شغلی و تبیین مسئولیت های اخلاقی در صورت صحت اجرا متضمن اتخاذ تصمیمات استراتژیک و تامین کننده منافع تمامی ذینفعان سازمان است
 با نگاهی به جامعه جهانی شاهد آن هستیم که پزشکان، وکلای دادگستری، مهندسان، حسابرسان، روسای جمهور و نمایندگان پارلمان ها برای پذیرفتن مسئولیت به ادای سوگند می پردازند تا با پایبندی به اخلاق و ارزش های مورد پذیرش برای صیانت از حقوق تبیین شده اهتمام ورزند.
 هر سازمانی که به دنبال کسب موفقیت و نیل به مقاصد اساسی یا همان آرمان های پیش روی خود به عنوان برنامه آینده سازمان است مجهز شدن به اصول اخلاق حرفه ای از ضروریات کاری اش محسوب می شود. ضرورتی که مشترک اعتقادی و بین ادیانی است و از مطالبات روشن و صریح جوامع انسانی به شمار می رود. 
تعامل در سازمان
مسئولیت اجتماعی در هر سازمانی اقتضا می کند برای تحقق آرمان های سازمان
، و تبدیل قابلیت ها به توانمندی ها از تمامی پتانسیل های سازمان برای فراهم ساختن محیط دارای امنیت و آرامش بهره گیرد. آرامشی که در قبال انجام وظیفه و تعهد اخلاقی و ایجاد رضایت ذینفعان سازمان  اعم از جامعه، مشتریان، کارکنان، تامین کنندگان، سهامداران و حتی رقبا حاصل می شود.
 وظایف و مسئولیت ها در سازمان یا حرفه ای هستند و یا اخلاقی اما این وظایف اخلاقی هستند که تابع حقوق می باشند. مثلا وظیفه اطلاع رسانی در روابط عمومی به دلیل حق اطلاع یابی مخاطب انجام می گیرد. اخلاق الگوی رفتار ارتباطی درون شخصی و برون شخصی است مبتنی بر رعایت حقوق افراد. اخلاقی بودن یعنی رعایت حقوق دیگران که منجر به شکل گیری تعامل می شود و این نتیجه تقویت ارتباطات میان فردی است که منجر به رضایتمندی و افزایش آرامش در فضای سازمان می شود.
 
اخلاق حرفه ای در روابط عمومی
روابط عمومی در سازمان توجه موکد دارد بر : 1. منافع عمومی سازمان  و 2. اصل آزادی و دسترسی به اطلاعات
 منافع عمومی سازمان:  در ذیل منافع عمومی سازمان کلیه اقشار مرتبط اعم از کارکنان، مدیران، سهامداران، مشتریان و مصرف کنندگان ذینفع هستند. این منافع در تعارض با منفعت طلبی های فردی و گروهی است که در مناسبات سازمانی تقبیح شده است و باید منافع سازمان با نگاه عمومی (در برگیرنده منافع تمامی ذینفعان) ترسیم شود.
 روابط عمومی می کوشد در تعامل با هر یک از ذینفعان و در تمامی مناسبات خود این اصل را مورد توجه قرار دهد و راه های حفظ و ارتقای منافع سازمان را شناسایی کند و در تحقق این مهم مدیران و مسئولان سازمان را یاری دهد.
میل به دستیابی به منافع سازمان نباید منجر به این شود که حقوق مشتریان و سایر ذینفعان در معرض تهدید قرار گیرد. پیامد بی اخلاقی در سازمان چیزی جز سقوط و ورشکستگی نیست.
 
اصل آزادی و دسترسی به اطلاعات:  روابط عمومی کارکردش صرفا انتشار پیام و خبر نیست اما احترام به مخاطبان و ذینفعان اقتضا می کند که به نیاز های آنان توجه شود  و موانع ارتباطی در سازمان از میان برداشته شود و آنان با اطلاعات و برنامه های سازمان بیگانه نباشند. دسترسی نداشتن ذینفعان به اطلاعاتی که جزء حقوق آنان محسوب می شود تبعات بسیاری را به دنبال دارد. ایجاد کانال ارتباطی دو طرفه میان کارکنان و مدیران و مشارکت دادن آنان در برنامه های تصمیم سازی از طریق ابزارهایی چون پرسشنامه و برگزاری گفت و گوهای رو در رو از جمله شیوه های ارتباطی است که یک سازمان کارآمد از آن ها بهره می گیرد.
 احترام به ارزش ها و کرامت انسانی همچون آزادی بیان و اندیشه و مشارکت اجتماعی در تحقق اصل آزادی و دسترسی به اطلاعات تاثیر گذارند. نباید تعبیر مدیریت روابط عمومی صرفا منحصر به حفظ اطلاعات و در لفافه بردن آن باشد. باید به نحوی با این موضوع کنار آمد که ضمن صیانت از ارزش های سازمان به حقوق دیگران نیز احترام گذاشت و بنابر نیاز مخاطبان به بازتاب این نیازها به مدیران سازمان و سپس اطلاع رسانی شفاف به جامعه هدف مبادرت ورزید.
 باید برای مخاطبان سازمان امکان نقد و تبادل نظر و اندیشه و همچنین فرصت نظارت و ارزیابی را فراهم کرد. البته سازمان می تواند اسناد عمومی و باز را در اختیار مخاطبانش قرار دهد تا ضمن در جریان قرار دادن آنان از چند و چون فعالیت سازمان از آنان برای بهتر شدن شرایط بهره گیرد.
بدین شکل می توان مدعی شد که اصل آزادی اطلاعات در سازمان تحقق پذیرفته است. اصلی که  به مثابه دسترسی شهروندان و مخاطبان به اطلاعاتی است که دانستن آن جزء حقوق حقه آنان  است. این ها اطلاعات عمومی هستند که پنهان کردنشان، ذینفعان و مراجعه کنندگان را با تعارض روبرو می سازد.
 
اخلاق حرفه ای برای کار حرفه ای
اخلاق حرفه ای  مربوط به کار حرفه ای است و کار حرفه ای نیازمند مدیریت حرفه ای.
 اخلاق در روابط عمومی به دنبال " تامین منافع سازمان و کسب رضایت مخاطبان " است که با "توسعه شبکه ارتباطات انسانی"  برای برقرار کردن فضای تعاملی مهیا می شود. شبکه ای که به صورت ارتباطات فیزیکی و چهره به چهره  است و  یا به صورت ارتباطات مجازی و دیجیتالی.
 تعامل در سازمان منجر به پاسخگویی درست و صادقانه همراه با صمیمیت است و این تعامل سلسله ذینفعان سازمان را در بر می گیرد.
 هر یک از ذینفعان به نوعی با سازمان ارتباط پیدا می کنند و سازمان ملزم است در تدوین منشور اخلاقی برای هر یک از آنان تعریف روشنی را ارایه کند و مسئولیت اخلاقی خود را در قبال آنان به وضوح روشن کند.
 اساس کار روابط عمومی ایجاد ارتباط است، ارتباطی که جنبه عمومی دارد و این عمومیت داشتن است که موجب تعامل می شود. تعامل با گروه ها و اقشار گوناگون با ویژگی ها و سلایق متفاوت.
 روابط عمومی که نتواند با مراجعه کنندگان و جامعه هدف خود ارتباط صحیح برقرار کند اصولا در اساسی ترین وظیفه خود ناکام مانده است. روابط عمومی پویا جامعه هدف خود را به خوبی می شناسد و به مطالبات و معیارهای آنان آگاهی دارد و این شناخت با بررسی، مطالعات و سنجش افکار حاصل می شود.
 هر یک از طیف های مشتریان، کارکنان، مصرف کنندگان، سهامداران و ... برای سازمان سرمایه انسانی و یا سرمایه اجتماعی محسوب می شوند بنابراین باید از آنان مراقبت و نگهداری کرد و رضایت عمومیشان را جلب کرد و این روابط عمومی است که باید با شناخت شرایط و مدیریت زمان آنان را برای تحقق اهداف سازمان و خدمات سازمان را برای رضایت آنان همراه سازد.
 حال با شناخت جایگاه روابط عمومی در تحقق اخلاق حرفه ای در سازمان می توان به شاخص های اخلاقی مطلوب در مدیریت روابط عمومی اشاره کرد:


    صداقت و درست کاری
    امانت داری
    شناخت وظایف و تکلیف گرایی
    ارتقای توانمندی حرفه ای
    واجد صلاحیت بودن کارکنان
    حفظ حقوق ذینفعان
    بی طرفی
    پایبندی به اصول و منشور اخلاقی سازمان

 
منافع یک سازمان اقتضا می کند که بنابر اولویت در وهله اول به منافع ملی بنگرد و بعد از آن به منافع سازمانی نگریسته شود. این اصول متضمن افزایش پایداری سازمان در عرصه رقابت است در غیر این صورت این شکست است که در انتظار سازمان است.
از آن جا که روابط عمومی به  عنوان یک رکن مهم و راهبردی در سازمان به حساب می آید در تدوین و تصویب منشور اخلاقی سازمان که توسط بالاترین مقام و مدیران ارشد در قالب شورای استراتژیک  انجام می گیرد حضور و جایگاه اش غیر قابل انکار است. روابط عمومی به عنوان نماینده و سخنگوی سازمان است و همیشه باید

    درک صحیحی از پتانسیل های موجود، محدوده کاری، مشتریان و سفارش دهندگان، سرمایه گذاران و آرمان های سازمان به عنوان برنامه آینده داشته باشد
    بداند که سازمانی پویاست که برای مشکلات خود راه حل های کاربردی و علمی می یابد و پیوسته حل مسائل بر اساس تفکر و منطق صورت می گیرد.
    در صورت بروز اشتباه به جای توجیه و دلیل تراشی مسئولیت را بپذیرد و به دنبال اصلاح برآید.
 در روابط کاری و اداری خود؛ قاعده مهم برد- برد را لحاظ کند به گونه ای که ضمن تامین منافع عمومی سازمان حق مشتری و مصرف کننده و سایر ذینفعان را ایفا نماید.
    در تلاش باشد تا اطلاعات حرفه ای خود را به منظور حفظ و ارتقای قابلیت ها و توانمندی های سازمان گسترش دهد.

 
کارکردهای متعدد روابط عمومی در سازمان

    ایجاد پیوستگی و تعامل بین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی
    کمک به هم افزایی و هدفمندی برنامه ها و فعالیت ها
    بهره گیری از توانمندی ها و امکانات سازمان برای تحقق اهداف
    تبیین برنامه ها، عملکردها و مسئولیت های سازمان به منظور پاسخگویی به جامعه هدف
    مطالعات افکار و پژوهش های مرتبط در راستای نیاز سنجی و شناخت بازخوردها و عملکردها
    ایجاد شرایط مطلوب و فرصت سازی برای سازمان در محیط های تعاملی

 
ارزیابی مستمر در روابط عمومی نمونه ای مشهود از اخلاق حرفه ای است
روابط عمومی با تنظیم برنامه زمانی و با هدف بازخورد سنجی و اطلاع از میزان رضایت عمومی از خدمات ارایه شده اقدام به ارزیابی اقدامات خود در میان مخاطبان و جامعه هدف می کند. ارزیابی می تواند شامل بررسی نتایج خدمات ارایه شده و میزان استقبال متقاضیان و مشتریان باشد، مربوط به تحقق اهداف سازمان در فواصل زمانی مختلف باشد و یا به بررسی پیام ها و ارتباطات روابط عمومی با مخاطبان و میزان موفقیت آن برگردد.
 روابط عمومی پویا می کوشد با ارزیابی مستمر برنامه ها و خط مشی اداری خود و سازمان و نحوه اجرای این برنامه ها در مسیر اتخاذ روش های بهتر و برنامه ریزی مطلوب و مناسب و اجرای صحیح و اصولی قدم بردارد.
 روابط عمومی با ارزیابی های خود نشان می دهد که مخاطب برای او مهم است و نظر و پیشنهادات او در ترسیم افق های توسعه سازمانی تاثیر گذار است بنابراین مشارکت مخاطبان در برنامه ریزی سازمانی و ارایه پیشنهادها و آرا و اندیشه ها در قالب نظام پیشنهادها در هر سازمانی از ضروریات محسوب می شود که مبین احترام به افکار عمومی و جلب مشارکت جمعی است. 
روابط عمومی ها اعتماد آفرین هستند
هنگامی که مدیران و کارشناسان روابط عمومی به مسئولیت اجتماعی خود واقف هستند در تعامل با مخاطب به گونه ای رفتار می کنند که موجب افزایش اعتماد و اطمینان آنان نسبت به سازمان شوند و این مهم ملزم بودن به صفت مردمداری و حمایت از آنان را در بدنه روابط عمومی بیش از پیش متجلی می سازدمدیران و کارشناسان روایط عمومی امین مردم و سازمان هستند و دیگری را فدای دیگری نمی کنند بلکه در تعامل سازنده موجبات ارتقای سازمان را در ازای افزایش رضایت مردمی فراهم می سازند.
 
تشخیص و حل مسائل اخلاقی
روابط عمومی فراگیر است در ارتباط و تعامل با مردم، مدیران، رسانه ها و سازمان ها. در این حین است که با شناخت نقاط ضعف و قوت سازمان، حکم مشاور توانمند برای عالی ترین مقام سازمان را می یابد.
روابط عمومی کارآمد با تشخیص به موقع مسائل در حل اثربخش آن نیز می تواند مدد رسان مدیران سازمان باشد.
شناخت مصایب و مشکلات سازمانی اولین و اساسی ترین گام برای از میان برداشتن آن هاست و توانمندی و مهارت های مدیریتی این موانع را زدوده و فرصت ها را پیش پای مدیران قرار می دهد.
 
مطالعات افکار و کسب اطلاعات از مخاطبان
روابط عمومی سازمان برای آنکه مسیر اخلاقی شدن سازمان را هموار سازد باید اطلاعات لازم را از جامعه هدف بدست آورد و آن ها را برای بهتر شدن خدمات تجزیه و تحلیل کند تا در تصمیمات سازمانی ملاک عمل قرار گیرد.
شناخت مخاطبان در روابط عمومی ها از اصول مهم توسعه اخلاقی در سازمان محسوب می شود. اینکه سازمان چه محصولی را به چه فراخوری تولید کند و برای آن تبلیغ کرده و آن را توزیع کند، بدون هیچ تردیدی به مطالعات افکار و کسب اطلاعات از جامعه هدف نیاز دارد.
پژوهش در افکار و بررسی و سنجش نظرات مردمی موجب پایداری موقعیت سازمان و نیز  ارتقای آن در عرصه رقابتی می شود و باید برای کسب اطلاعات درست و قابل استناد از روش های معقول و اخلاقی استفاده کرد.
از روش های غیر اخلاقی و غیرمعقول در کسب اطلاعات می توان به  نفوذ در اطلاعات منابع محرمانه سایر سازمان ها و یا جعل گزارش ها و مصاحبه ها و استفاده از افراد نا آشنا و غیر متخصص در کسب و پردازش اطلاعات نام برد. 
نتیجه گیری
با توجه به آنچه اشاره شد همانطور که روابط عمومی ها در تحقق اخلاق حرفه ای در سازمان ها موثر هستند، خود نیز عامل بدین موازینند. کارکرد این حوزه سازمانی به قدری در ارتقای توانمندی های سازمان و موقعیت آن اثرگذار است که به صورت برجسته نقش تعامل با مخاطبان و ذینفعان سازمان را ایفا می نماید.
بنابراین نقش روابط عمومی در تحقق وظایف اخلاقی سازمان ها محوری است و اصولا میزان تحقق اهداف سازمان در ارتباط دو سویه با ذینفعان محقق می شود که کارکرد روابط عمومی در این حوزه کاملا مبرهن است. به همین نسبت امروزه ضرورت دارد جامعه روابط عمومی در اقدامی سازنده نسبت به تنظیم سند جامع اخلاق حرفه ای و منشور اخلاقی متناسب با نوع فعالیت و رسالت سازمانی خویش همت گمارند.

 

 

 


[ پنج شنبه 91/8/25 ] [ 4:49 عصر ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]
[ پنج شنبه 91/8/25 ] [ 11:15 صبح ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]
 مفاهیم و تعاریف Minimize

ü    تعریف سیستم :

کره زمینی که ما در آن زندگی می کنیم ، قسمتی از منظومه شمسی است. آدمی برای زندگی خود ، "سیستمهای سیاسی و اجتماعی" خاصی بوجود آورده است. هر روز با "سیستمهای گوناگون حمل و نقل" روبرو هستیم. گاه از سیستمهای داخلی بدن خود ، مانند سیستم گوارش رنج می بریم. مهمترین دستگاه بدن ما ، یعنی دستگاه مغز و سیستم مرکزی اعصاب ، سیستم حیاتی و اسرار آمیزی است.

در نظر اول همه این سیستمهایی که برشمردیم ، بسیار متفاوت با یکدیگر جلوه می کنند. پس چرا ما همه آنها را با نام "سیستم" می خوانیم؟ سببش این است که همه آنها از یک لحاظ با یکدیگر شباهت دارند. البته همه آنها دستگاههایی هستند که از قسمت های گوناگون تشکیل شده اند اما همه این قسمتها به یکدیگر وابسته اند و با هم روابط متقابل دارند.

با این همه ، کلمه "سیستم" خالی از ابهام نیست. زیرا با آنکه ما معنی آنرا می دانیم (یا خیال می کنیم که می دانیم) ، بسیار دشوار است که بتاونیم تعریف روشن و دقیقی از آن به دست دهیم. به همین دلیل ، پیش از آنکه کلمه "سیستم" را تعریف کنیم ، بهتر است که اندکی بیشتر درباره موارد استعمال آن سخن بگوییم.

به هر جا که نظر افکنیم ، در دورادور خود سیستمهای گوناگونی را می بینیم: سیستمهای بسیار بزرگی چون "منظومه شمسی" – که تازه خود چون ذره کوچک و بی مقداری از "سیستم کهکشان" است ، و خود کهکشان نیز یکی از سیستمهای کهکشانهای بی شمار کیهانی است که دیدن آنها امکان پذیر می باشد- و سیستمهای بسیار کوچکی مانند "سیستمهای سلولی" در قلمرو بیولوژی و "سیستمهای اتمی" در قلمرو فیزیک. از اینها گذشته ، سیستمهای دیگری نیز وجود دارند مانند : "سیستمهای مکانیکی" مثل موتورها ومولدهای برق ، "سیستمهای بیولوژیکی" مانند انسان و حیوانات و نباتات ، و "سیستمهای اجتماعی" مانند کارخانه ها و احزاب سیاسی و خانواده. هنگامی که یک سیستم مکانیکی با یک سیستم بیولوژیکی با هم جمع آیند – مانند هنگامی که انسانی اتومبیل یا هواپیمایی را براند - با نوع دیگری از سیستمها روبرو می شویم که نامشان "سیستمهای انسان به علاوه ماشین" است. همچنین مشاهده می کنیم که "سیستمهای طبیعی" ای نیز وجود دارند که بدون دخالت انسان کار می کنند ، مانند "جنگلها" و "رودخانه ها" که هر یک از آنها "سیستم طبیعی" مستقل و خاصی است.

تعاریف زیادی برای سیستم ارائه شده است که یکی از دلایل این تنوع ، دیدگاه و نوع سیستمهای مورد مطالعه توسط ارائه کننده تعریف است . در اینجا ، چند مورد از آنها ارائه می گردد:

 

1.      سیستم ، مجموعه ای از اجزاء است که در یک رابطه منظم با یکدیگر فعالیت می کنند .

2.      سیستم ، مجموعه ای از اجزاء مرتبط است که در راستای دستیابی به مأموریت خاصی ، نوع و نحوه ارتباط بین آنها بوجود آمده باشد .

3.      سیستم ، مجموعه ای است از متغیرها که بوسیله یک ناظر (Observer) انتخاب شده اند . این متغیرها ممکن است اجزاء یک ماشین پیچیده ، یک ارگانیسم یا یک موسسه اجتماعی باشند .

طبق تعریف فوق که توسط اشبی در سال 1960 ارائه شده ، سه موضوع متفاوت وجود دارد :

·        یک واقعیت (شئ مشاهده شده )

·        یک برداشت (درک) از واقعیت

·        یک بیان (نمایش) از برداشت صورت گرفته

اشبی ، اولی را Machine  ، دومی را System و سومی را Model می نامید .

4.      سیستم ، بخشی از جهان واقعی است که ما انتخاب و آنرا در ذهن خود به منظور در نظر گرفتن و بحث و بررسی تغییرات مختلفی که تحت شرایط متفاوت ممکن است در آن رخ دهد ، از بقیه جهان جدا می کنیم . ( این تعریف از J.W. Gibbs است)

5.      تعریف راسل ایکاف از سیستم :

سیستم مجموعه ای از دو یا چند عنصر(element) است که سه شرط زیر را داشته باشد :

·        هر عنصر سیستم بر رفتار و یا ویژگیهای کل(whole) سیستم ، موثر است .

به عنوان مثال رفتار اجزایی از بدن انسان مثل قلب و مغز و شش می توانند عملکرد و ویژگیهای بدن انسان را به عنوان یک کل تحت تاثیر قرار دهند .

·        بین عناصر سیستم از نظر رفتاری و نوع تاثیر بر کل سیستم ، وابستگی متقابل وجود دارد .

یعنی نحوه رفتار هر عنصر و نیز نحوه تاثیر هر عنصر بر کل سیستم ، بستگی به چگونگی رفتار حداقل یک عنصر دیگر از سیستم دارد . به عنوان مثال در بدن انسان ، نحوه رفتار چشم بستگی به نحوه رفتار مغز دارد .

·        هر زیر مجموعه ای از عناصر تشکیل شود ، بر رفتار کل سیستم موثر است و این تاثیر بستگی به حداقل یک زیر مجموعه دیگر از سیستم دارد . به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبط اند که هیچ زیر گروه مستقلی از آنها نمی توان تشکیل داد .

تعریف فوق ، یکی از تعاریف عمیق و دقیق سیستم است که درک آن نیاز به تعمق دارد . نتایجی که از تعریف فوق در مورد سیستم می توان گرفت :

1.      هر سیستم ، یک کل است که نمی توان آنرا به اجزاء مستقل تقسیم نمود .

2.      هر جزء سیستم ، ویژگیهایی دارد که اگر از سیستم جدا شود ، آنها را از دست می دهد . به عنوان مثال چشم به عنوان جزئی از سیستم بدن انسان ، اگر از بدن جدا باشد ، نخواهد دید .

3.      هر سیستم ، ویژگیهایی دارد که در هیچ یک از اجزاء ، بطور مستقل وجود ندارد . به عنوان مثال ، انسان به عنوان یک سیستم می تواند بخواند و بنویسد که هیچ یک از اجزاء بدن ، به تنهایی قادر به این کار نیستند .

4.      وقتی سیستم به اجزاء مستقلی تقسیم شود ، برخی از ویژگیهای ضروری خود را از دست می دهد .

5.      اگر اجزاء یک موجودیت (entity) با یکدیگر تعامل نداشته باشند ، تشکیل یک مجموعه می دهند نه یک سیستم . به عبارت دیگر ، مشخصه مهم یک سیستم ، تعامل و ارتباط است و ویژگیهای اصلی سیستم از تعامل اجزاء بدست می آید نه از رفتار مستقل اجزاء . به عنوان مثال اگر قطعات یک خودرو را به صورت منفک در یک مکان کنار یکدیگر قرار دهیم ، تشکیل خودرو نخواهند داد .

ü    بازخور( Feedback )

بازخور یا پس خوراند یکی از مکانیسمهایی است که در اغلب سیستمها به گونه ای موجود است . ترموستاتها ساده ترین دستگاههای مکانیکی هستند که با مکانیسم بازخور عمل می کنند . ترموستاتها با افزایش یا کاهش دما ، اقدام به قطع یا وصل دستگاه می کنند . برخی موشکهای رها شده از هواپیما از طریق بازدریافت برخورد امواج رادار مسیر خود را اصلاح می کنند . در سیستمهای طبیعی نیز نظام بازخور وجود دارد . موجودات زنده با دریافت نشانه های هشدار ، رفتار خود را تغییر می دهند . رابطه یک ارگانیسم زنده و محیط آن ارتباطی دوجانبه و مبتنی بر اصل بازخور است. یک ارگانیسم زنده بر روی محیط خودش تاثیر می گذارد . مکانیسم بازخور معمولا با مکانیسم کنترل همراه است . راننده ای که هدایت یک اتومبیل را برعهده دارد ، اطلاعاتی را از طریق حواس خویش از مسیر دریافت و با آن اطلاعات اتومبیل را کنترل می کند . بازخوردهایی که راننده پیوسته از محیط می گیرد ، او را در تصمیم هایش قبل از پیچاندن فرمان ، کم یا زیاد کردن سرعت و ترمز بموقع و ... یاری می دهد . 
feedback.gif

تعریفی دیگر از بازخور : بازخور ، فرایندی است که طی آن یک سیگنال ، از زنجیره ای از روابط علی عبور کرده تا اینکه مجددا بر خودش تاثیر بگذارد . با توجه به نوع تاثیر مجدد ، دو نوع بازخور وجود دارد :

بازخور مثبت : افزایش (کاهش) یک متغیر ، نهایتا موجب افزایش (کاهش) بیشتر آن متغیر می شود .

بازخور منفی : افزایش (کاهش) در یک متغیر ، نهایتا موجب کاهش (افزایش ) آن متغیر می گردد .

مثال : یک تغییر در دمای اتاق در اثر حمله هوای سرد را در نظر بگیرید . این کاهش ممکن است منجر به فعالیت های مختلفی شود . مثلا افراد حاضر در اتاق لباس گرم بپوشند یا به اتاق گرم تر بروند یا ترموستات ، بخاری را روشن نماید . فعالیت بخاری ممکن است موجب وقوع خیلی چیزها شود . مثلا سطح سوخت مخزن بخاری پایین بیاید و موجب خرید سوخت در آینده شود . یا موجب پوسیدگی و گسستگی کوره و تعمیر آن در آینده گردد . اما هیچ یک از اینها تاثیر بازخور روی دمای اتاق ندارند . فعالیت مهم کوره از دید ما (به عنوان تحلیل گر دمای اتاق) تشعشع گرما در اتاق است که موجب افزایش دمای اتاق می گردد . یعنی یک کاهش در دمای اتاق ، نهایتا موجب افزایش در دمای اتاق شد .

ü    محیط سیستم ( System Environment )

محیط سیستم را عواملی تشکیل می دهد که در خارج از سیستم قرار می گیرند . شناسایی محیط و عوامل محیطی معمولا به سادگی انجام نمی گیرد . زیرا مرز سیستم با محیط ، مرزهای ظاهری آن نیست . طبق تعریف چرچمن ، محیط ، عوامل و اشیایی را شامل می شود که در رابطه خود با سیستم موثر و غیر قابل تغییرند . او به مدیران توصیه می کند در رابطه با شناسایی عوامل محیطی دو سوال مطرح کنند : اول اینکه ، آیا عامل مورد نظر سیستم را متاثر می سازد یا خیر ؟ اگر پاسخ این سوال مثبت باشد ، سوال دوم را بدین سان مطرح می سازد : آیا سیستم قادر به تغییر آن عامل است ؟ بعبارت دیگر می تواند آن محدودیت یا مانع را از پیش پای فعالیت های خود بردارد ؟ در صورتی که پاسخ سوال دوم منفی باشد ، آن عامل ، یک عامل محیطی است .

تعریف محیط بستگی به ناظر و منظور دارد . به عنوان مثال ، یک خانه ، برای یک معمار با تمام اجزاء ، یک سیستم است . ولی برای مهندس مکانیک ، سیستم حرارتی ، یک سیستم و خانه محیط آن است . برای یک روانشناس ، سیستم حرارتی و برقی ، نامربوط هستند ( جزئی از سیستم و محیط آن ، نیستند . )


[ یکشنبه 91/8/21 ] [ 8:59 عصر ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]

تکنولوژی آموزشی چیست؟

توانمند سازی مدرسه یک ضرورت

تکنولوژی آموزشی چیست؟

تکنولوژی آموزشی، به مفهوم جدید آن، از وسایل سمعی و بصری بحث نمی کند همچنین، هدف تکولوژی آموزشی، ترویج و توسعة تلویزیون، رادیو و ماشینهای آموزشی، کامپیوتر و سایر ابزارهای آموزشی قدیم یا جدید نیست. به علاوه تکنولوژی آموزشی به وسایل مکانیکی یا الکترونیکی نیز اطلاق نمی شود و چنانچه روزی پریزهای برق مسدود شود یا نیروی برق برای همیشه از بین برودع تکنولوژی آموزشی همچنان وجود دارد و ما نیز همواره به آن نیازمند خواهیم بود؛ زیرا تکنولوژی آموزشی به همان گستردگی آموزش و پرورش است.

 

مفهوم تکنولوژی آموزشی

تکنولوژی آموزشی، درعمل با طراحی و ارزشیابی برنامه های درسی، تجارب آموزشی، اجرا و اصلاح مجدد آنها بستگی دارد، به بیانی دیگر: تکنولوژی آموزشی یک روش اصولی و منطقی برای حل مشکلات آموزشی و برنامه ریزی درسی است که با نوعی تفکر سیستماتیک ( منظم و علمی) همراه است.

با توجه به این مفهوم، اطلاق عنوان تکنولوژی آموزشی به وسایل سمعی و بصری یا سایر ابزارهای آموزشی و کمک آموزشی، صحیح به نظر نمی رسد. البته این بدان معنی نیست که در روش تکنولوژی آموزشی، از وسایل سمعی و بصری یا رسانه های آموزشی استفاده نمی شود؛ بلکه بر عکس ، استفاده از وسایل سمعی و بصری و  کاربرد رسانه ها در همة مفاهیم و تعاریف تکنولوژی آموزشی مستتر است. اما هیچ یک از سیستمهای پذیرفته شدة تکنولوژی آموزشی، وسایل و رسانه ها را هدف نمی داند و آنها را وسیله ای برای عمومیت دادن و زودتر به نتیجه رسیدن تلقی می کند.

برای توجیه این مفهوم، نخست تکنولوژی و سپس تکنولوژی آموزشی را تعریف می کنیم.

 

تعریف تکنولوژی و تکنولوژی آموزشی

« کاربرد ابتکاری یافته های یک رشتة علمی را در صنعت- یا در یک کار عملی- تکنولوژی می گویند.»با توجه به این تعریف، تکنولوژی آموزشی را چنین تعریف کرده اند:

« مجموعه ای از معلومات ناشی از کاربرد علوم آموزشی و فراگیری در دنیای حقیقی کلاس درس، همراه با ابزارها و روشهایی که کاربرد علوم گفته شده در بالا را تسهیل می کند...»[

علاوه بر تعریف فوق، از تکنولوژی آموزشی تعریفهای دیگری نیز شده است. تعریف زیر را که از سایر تعریفها جامع تر است، برای آگاهی آن دسته از علاقه مندان که به تازگی با مفهوم تکنولوژی آموزشی آشنا شده اند، انتخاب کرده ایم:

« تکنولوژی آموزشی عبارت است از روش سیستماتیک طراحی، اجرای و ارزشیابی کل فرایند تدریس و یادگیری که براساس هدفهای معین و یا بهره گیری از یافته های روان شناسی یادگیری و علم ارتباطات و به کارگیری منابع مختلف- اعم از انسانی وغیر انسانی- به منظور آموزش مؤثرتر تنظیم واجرا می شود. »

 

ضرورت بازنگری در تحلیل تئوریک مدارس

از تحلیل تعریف فوق چنین نتیجه می گیریم که تکنولوژی آموزشی:

 

 

- یک روش است.

- این روش سیستماتیک است؛ یعنی مؤلفه های فرایند آموزشی، با تدبیر خاصی ، در کنار هم قرار می گیرند. و براساس یک رابطة منطقی وعمل متقابل، برای رسیدن به یک هدف معین و به صورت یک واحد، عمل می کنند.

- هدف این روش(تکنولوژی آموزشی) رسیدن به آموزش مؤثرتر، یعنی افزایش کیفیت و کمیت یادگیری است.

- قلمرو تکنولوژی آموزشی، طراحی، اجرا و ارزشیابی کل فرایند تدریس و یادگیری است.

- در این روش ، از یافته های روان شناسی- بخصوص روانشناسی یادگیری و علوم ارتباطات- به طور عملی استفاده می شود.

- منابع لازم، براساس هدفهای آموزشی و محتوای درسی انتخاب می شود که ممکن است شامل انسان یا اشیاء و ابزارهای یا هر دو باشد.

در اینجا این سوال ها پیش می آید که : چرا گروهی وسایل سمعی و بصری( سخت افزارها) ، عده ای، مواد آموزشی (نرم افزارها) و جمعی هم فنون مربوط به طراحی ، اجرا و ارزشیابی کل فرایند آموزشی را تکنولوژی آموزشی می دانند؟ این چندگانگی تعبیر از کجاست؟  و چرا این چند گانگی در مفهوم تکنولوژی آموزشی به وجود آمده است؟

 

پاسخ این سؤال ها در مسیر و مراحل تکامل تکنولوژی آموزشی نهفته است که به اختصار بیان می شود:

1- پیش از شکل گیری و ظهور مفهوم جدید تکنولوژی آموزشی، این عنوان به تکنولوژی ابزارهای سمعی و بصری( سخت افزارها) اطلاق می شد. در این مرحله ابزارها و وسایل سمعی و بصری رونق خاصی پیدا کردند. هدف از کاربرد این وسایل،کمک به معلم در امر آموزش بود. انواع پروژکتورهای فیلم و اسلاید، تلویزیون، رادیو، تخته سیاه، و... همه جزو وسایل سمعی و بصری محسوب می شدند. از این رو، این وسایل عملاً به نام وسایل کمک آموزشی معروف شدند. این عقدیه که وسایل سمعی و بصری امر تدریس را تسهیل می کند؛ محیط کلاس را از یکنواخت بیرون می آورد؛ و گروه بیشتری از دانش آموزان زیر تعلیم قرار می گیرند، سبب توسعه و تکمیل کارافزارهای سمعی و بصری شده  که در حقیقت همان تکمیل تکنولوژی ابزارهای آموزشی است. ولی این دلخوشی چندان طول نکشید و درعمل با شکست روبه رو شد. زیرا صرف هزینه های گزاف برای تهیة این دستگاهها و کم اعتباری آن ها از نظر معلمان، کمبود نرم افزارهای آموزشی، بی اعتقادی و همچنین ترس برخی معلمان از کاربرد دستگاه های فنی و بالاتر از همه، نبودن منطق و انگیزة کافی برای اثبات کارآیی این دستگاهها در پیشرفت امر آموزش، سبب دوری گرفتن و امتناع تدریجی معلمان از آن ها شد.

 

2- در مرحلة دوم، انواع مواد آموزشی، بویژه نرم افزارها( یعنی خوارک دستگاه های سمعی و بصری ، مانند: فیلم، اسلاید،

ضرورت بازنگری در تحلیل تئوریک مدارس

طلق شفاف، نوار ویدیو ، ...) توسعه پیدا کردند؛ به ترتیبی که انواع عکس ها ، کتاب ها، کیت ها و بازی های آموزشی، یکی بعد از دیگری وارد صحنة آموزشی شدند. در همین دوره استفاده از اشیای سه بعدی و اشیای حقیقی درکلاس های درس معمول شد. ولی در هر حال هدف ، همان کمک به معلم و تسهیل امر تدریس بود؛ یعنی ابزارها و مواد کمک آموزشی به منظور تدریس بهتر ساخته می شدند. این وسایل نیز در  عمل چندان موفقیتی به دست نیاوردند. زیرا نرم افزارها اغلب براساس منافع شرکتهای تجارتی و نه بر مبنای نیازهای آموزشی تولید می شدند.

از طرف دیگر ، اهل فن به تدریج تذکر می دادند که  تدریس موفقیت آمیز، مستلزم یادگیری موفقیت آمیز نیست. در طرز تفکر اول، معلم محول تمام فعالیتهای آموزشی است و آموزش( تدریس) اصل به حساب می آید. ولی در برداشت دوم ، دانش آموز یا به عبارت بهتر،  یادگیری هدف غایی آموزش است. آثار این طرز تفکر در مرحلة سوم تکامل تکنولوژی ، به خوبی نمایان شد.

3- در مرحلة سوم، کل فرایند تدریس و یادگیری به صورت یک سیستم واحد آموزشی مورد توجه قرار گرفت که محور اصلی سیستم را دانش آموزان تشکیل می دهد. براساس این طرز تفکر ، هدف های آموزشی تعیین می شود. محتوای درسی و تجارب آموزشی تنظیم می گردد، توانایی فردی دانش آموزان مشخص می شود؛ برنامه های آموزشی به طور منطقی به اجرا در می آیند و از کل فرایند آموزشی و یادگیری ارزشیابی به عمل می آید.

 

آموزش و آزادی عمل

این طرز تفکر جدید دربارة تکنولوژی آموزشی ( برنامه ریزی علمی و منطقی که از تعیین هدفهای آموزشی به ارزشیابی کل فرایند آموزشی منتهی می شود) در واقع قلمرو تکنولوژی آموزشی را تعیین وظایف تکنولوژیست های آموزش های را مشخص کرد. همچنین، در این دوره وسایل سمعی و بصری به نام وسایل آموزشی( نه وسایل کمک آموزشی) در داخل یک سیستم بزرگ تر آموزشی قرار گرفت و بدین ترتیب تکنولوژی ابزارهای آموزشی در شکم تکنولوژی قوی تر و تازه ای به نام تکنولوژی سیستم ها فرو رفت.

 

منابع:

 [1] دانشگاه تربیت معلم- سمینار تکنولوژی آموزشی، تهران خرداد ماه 1356

[2] دفتر همکاری حوزه و دانشگاه ، نشریه تکنولوژی آموزشی

[3] دکتر ناصر موفقیان، چند گزارش در زمینه تکنولوژی آموزشی، خرداد ماه 1353

[4] Brown , LWis , Harcleroad, av.Instruction, Technology Media and Methods. New York, Fifth Edition


[ چهارشنبه 91/8/17 ] [ 8:18 صبح ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]
[ جمعه 91/8/12 ] [ 11:49 صبح ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]
[ جمعه 91/8/12 ] [ 11:39 صبح ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]
[ پنج شنبه 91/8/11 ] [ 6:29 عصر ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]
[ چهارشنبه 91/8/10 ] [ 8:28 عصر ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]
[ چهارشنبه 91/8/10 ] [ 7:41 صبح ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]

بسمه تعالی

طبق اعلام دانشگاه محترم 27/7/91 ساعت 8 صبح امتحان پایانی برگزار می گردد.

                                                                       موفق باشید


[ جمعه 91/7/21 ] [ 8:52 صبح ] [ محمدکاظم سیدی ] [ نظر ]
   1   2      >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 145942